چرا ما هنوز خام و ناشی هستیم؟

اکنون که دیگر سال 57 ، و به وقوع پیوستن آن شورش ننگین ، که مملکت مان را به باد داد نیست ؛ پس چرا هنوز بسیاری ازما خام و ناشی هستیم ؟ همه ما که با حضور آخوند و رژیم متحجرش در کشورمان مخالفیم ؛ بیشترین تقصیر رخ دادن آن رویداد شوم را ، بر گردن دیگر مردم میهنمان می اندازیم و آنها را محکوم می کنیم ؛ ( گوئی فراموش نموده ایم که خودمان هم از همان مردمان هستیم ) ! ادعایمان هم این است ، که آنها با فریب خوردنشان از گروهی مذهبی عصر حجری ، که برای بر گرداندن خمینی جلاد به ایران تلاش می کردند ؛ ما و سرزمینمان را به چنین سرنوشت شومی دچار کرده اند !

از مردمی که کشورشان ، دست کم در ظاهر امر ، گهواره تمدن بود ، از کسانی که در یک آرامش نسبی زندگی می کردند ؛ و دلهایشان از نگرانی هائی که در این مقطع زمانی وجود دارد خالی بود ؛ و همگان با آزادی تمام در آن سرزمین زندگی می نمودند ؛ از کسانی که تعداد کل مخالفان حکومت شان ، به دو درصد ازکل جامعه هم نمی رسید ؛ چه توقعی داریم که در آن روزگار ، نباید فریب چپی های توده ای و پرورده شده در دامان کمونیسم روسیه تزاری را می خوردند ؛ و نباید اجازه می دادند ، که آن دشمنان داخلی و خارجی ، کشورشان را از سکون و آرامشی که داشت محروم بسازند ؟!

حال آنکه ، بعد از سی وسه سال که از آن واقعه نامیمون می گذرد ؛ حال که بسیاری از مردم ایران ، به نسبت آگاهی هائی که از محیط اطراف خودشان ، و نیز از طریق منابع خبری دریافت می نمایند ؛ و در حد خویشتن در بسیاری از امور ، حتی امر سیاست صاحبنظر هم شده اند ؛ باید انتظارات ما از خودمان به مراتب بسیار بیشتر از مردمان سه دهه پیش که تجربه کنونی ما را نداشتند باشد .

اینهائی که هنگام شرکت در مباحث سیاسی و اجتماعی ، وقتی وارد گود سخن می گردند ، تا جائی که می توانند به عرض اندام نمودنهای سیاسی ، و اظهار فضل کردنهای روشنفکرانه اجتماعی می پردازند ؛ اینها چرا باید حتی در این برهه زمانی ، در این سوی آبهای کشور ، و در شرایطی که بسیاری از دولتمردان دنیا ، کمر به نابودی میهن ایشان بسته اند ؛ چرا باید هنوز هم فریب فرستادگان آخوندهای رذل به خارج از کشور را بخورند ؟!

چرا باید اشخاصی فریبشان بدهند ، که خودشان را از افراد کسانی معرفی می کنند ، که تا مغز استخوان پایبند به اصول واپسگرای اسلام ناب محمدی می باشند ؟! بدون کوچکترین تردیدی ، بر همه مردم آگاه ایران روشن و مسجّل است ، این ایادی رژیم آخوندی ، که به صراحت تمام خودشان می گویند به نمایندگی از سوی ایکس و ایگرگ ، به خارج از کشور آمده اند ؛ تا نقطه نظرهای آن آقایانی را ، که ایشان از عواملشان هستند ، را به گوش ملت مهاجر ایران در خارج از کشور برسانند ؛ جز به قصد فریبکاری به این طرف مرزهای ایران نیامده اند !

آنچه که آخوند بیش از هر چیز دیگری از آن وحشت دارد مردم ایرانند ؛ سرکردگان رژیم اسلامی به خوبی می دانند ، که مرگ حکومتشان به دست و به خواست مردم میهن پرست ایران تحقق می یابد ! همانگونه که به خوبی هم می دانند ، که بخش عظیمی از ملت راستین و وطن پرست سرزمین ما ، خواستار بازگشت کسی به سرزمین آباء و اجدادی اش هستند ؛ که به اعتبار قانون اساسی همان سه دهه پیش ، بیش از بقیه حق حاکمیت در ایران را دارد .

نکته ای که جمهوری اسلامی ، به سبب تردید داشتن در ادامه بقای خود و دست اندرکارانش ، بیش از همه چیز دیگر و بقیه امور حکومت خویش به آن توجه دارد ؛ اینست که از دیدگاههای مثبت مردم ایران ، نسبت به یگانه آلترناتیوی که دارای تمام ویژگی های برتر ، برای اداره امور کشورشان باشد با اطلاع است !

آخوند این را نیزمی داند ، که ملت ایران سرشت پادشاهی دوستی دارد ؛ و در همه تاریخ سرافراز سرزمینش ، پادشاهان قدرتمند و میهن پرستی نقش آفرینی نموده اند ؛ که با نحوه کشورداری شایسته خودشان ، موجبات پدید آمدن چنین تفاخر تاریخی در جهان را ، برای ملت شان تدارک دیده اند .

سران حکومت خودکامگان هم ، با علم به این حقیقت ، و با دانستن این واقعیت ، که ایرانیان راستین پادشاهان کشورشان را دوست می دارند و برایشان ارج والائی قائل اند ؛ بر آن شده اند که تا با اعزام نمودن این سرداران روسیاه رژیم منحوسشان به سراسر دنیا ، میانه این روابط مراد و مریدی شاه و ملت ایران را خدشه دار بنمایند !

این افراد فراری معلوم الحال ، کسانی که مارک نمایندگی کروبی و موسوی در خارج از کشور را ، با کمال وقاحت ، بر پیشانی خود چسبانده اند ؛ از همان ابتدا با حضور آشکار خودشان در برنامه های رسانه های پارسی زبان ، به مخاطبان این برنامه ها گفته اند که طرفدار کدامیک از اعوان و انصار جمهوری پلیدشان می باشند ؛ و به نمایندگی از سوی آنها در ینگه دنیا فعالیت می کنند !

آنوقت بسیاری از ما نیز ، بدون آنکه آنها را از میان خودمان طرد نموده و از آنان واهمه داشته باشیم ؛ برایشان برنامه های مصاحبه های تلویزیونی هم ترتیب می داده ، و به آنان فرصت اظهار نظر نمودن را هم می دهیم !

این رسولان مزدور جمهوری وقاحت پیشه اسلامی ، چنان میدان را خالی دیده اند ؛ که حتی به خودشان اجازه داده اند تا در باره شهریار میهنمان به یاوه سرائی هم بپردازند !

در جریان مبارزات دانشجوئی با حکومت آخوندی ، و نیز در هنگامه ماجرای ادعای اصلاحات چی های جمهوری اسلامی ، و حصر خانگی دو تن از رهبران اصلاح طلب ( شیخ مهدی کروبی و میرحسین موسوی ) ، موقعی که رژیم خونخوار اسلامی با سبوعیت خاص خودش به کشتار مردمی پرداخت ، که به این بهانه و به هواداری از رهبران سبزها به خیابانها می آمدند ؛ و سراغ آراء دزدیده شده خودشان را از حکومت تقلب محور آخوندی می گرفتند ؛ چند تن از سرسپردگان رژیم ، که از بچه مسلمانهای پیرو عقاید موسوی و کروبی بودند ؛ و با ستادهای انتخاباتی ایشان همکاری می نمودند ، ظاهرا به عنوان نجات دادن جان خودشان از چنگال جانیان حکومتی ، اما در اصل به هدفی از پیش تعیین شده ( فریب دادن ایرانیان غافل خارج نشین ) ! به کشورهای اروپائی و آمریکا مهاجرت کرده اند .

با داغ شدن وجود مردم ظاهربین جامعه ، از تب سبزدوستی و سبزگرائی ، فرصت مغتنمی برای آقایان به وجود آمد ، که با استفاده از این گرایش بی خبرانه و ناآگاهانه ایرانیان به سبزها ، همچنین با عدم احساس مسؤلیت برخی از رسانه های پارسی زبان در خارج از کشور ، که صرفا جهت پر نمودن برنامه های خودشان از نظریات کارشناسانه این فراریان جمهوری اسلامی استفاده می کردند ؛ اینها به راحتی توانستند ، جایگاهی در میان طبقه به اصطلاح روشنفکر ایرانی بیابند ؛ و عده ای را که عادت دارند زیر نام دیگران برای خودشان نام و نشان و اعتبارسیاسی به دست بیاورند ؛ در سلک موافقان خویش قرار بدهند !

شاید این نخستین گام هدف آنها و اربابان ایشان ، در مورد فریب دادن خارج نشینها بود ! رفته رفته کار به جائی رسیده است ، که همین دانشجویان فراری ، در گوشه وکنار ایالت های آمریکا ، همه کارهایشان را به کناری بگذارند و به اظهارات شهریار ایران ، که با خبرگزاریهای مختلف مصاحبه هائی را دارند ؛ استناد نمایند و با وقاحت به ایشان حمله نموده و با بی عدالتی کامل ، پادشاه ایران را با مشابهت دادن ایشان به » محمد علی شاه قاجار » و » مجتبی خامنه ای » مورد انتقادهای هتاکانه خودشان قرار بدهند !

ننگمان باد اگر ببینیم و بشنویم ، که دانشجویان فراری دیروز ، و کارشناسان سیاسی رسانه های پارسی زبان امروز در خارج از کشور ، افرادی همچون محمد امینی و مجتبی واحدی ، شهریارمان را به استناد مطالب مندرج در مصاحبه ایشان با مجله فوکوس ، به دوتن از بی بهاترین اشخاص تاریخ معاصر ایران ( محمدعلی شاه قاجار – مجتبی خامنه ای جنایتکار ) مشابهت بدهند ؛ و ما سکوت بکنیم !

شرممان باد اگر باز هم نابخردانه ، از سوی ایادی و مزدوران رژیم آخوندی ، که با رفتار و گفتار عوامفریبانه شان ، در حال دوباره شستشوی مغزی دادن مردم ایرانند ؛ و به نمایندگی از طرف کروبی ها و موسوی ها ، سرسپردگان این جمهوری قرون وسطائی ، به خارج از کشور آمده اند تا همچنان به فریب دادن ما مشغول باشند ؛ بتوانند ما را از جاده اصلی و صحیح زندگی مان منحرف نمایند . تا باری دیگر با طناب مردم ظاهر بین ، و افراد شارلاتان و دروغپرداز این جمهوری جنایت و جهل و جنون ، به انتهای چاهی سقوط بکنیم ، که با همه تلاشهای سی و ساله مان ، می خواهیم خودمان را به بالای آن رسانده و میهنمان را از چنگال این دژخیمان نجات بدهیم !

تابستان 2571 آریائی هلند

محترم مومنی روحی

https://balatarin.com/permlink/2012/7/7/3080642–

http://palayesh.wordpress.com/2012/07/07/

اعتصابات همگانی و نافرمانیهای مدنی را
سازمانـــدهــــی و گستــــــــرش دهیــــــــــم

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: